هرچند رئیس جمهور در این گفتگو تلاش کرد تا نشان دهد دغدغهای نسبت به انتخابات سال آینده ندارد، اما مجموع مطالب و فعالیتهای دولتمردان و رسانههای حامی وی نشان میداد سلسله ناکامیهای دولت در تحقق وعدههای خود به مردم به ویژه در حوزه اقتصادی، عدم کسب نتیجه مطلوب از «برجام»، اداره کشور در بحرانهایی چون بارش برف و باران و...باعث شده تا خیلی زودتر از آنچه تصور میشد دولت در سطوح بالا وارد گود انتخاباتی شده و برای بدست آوردن کلید پاستور به تقلا بیفتد.
در این میان فوت اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان مهمترین حامی حسن روحانی در سه سال و نیم گذشته، بر انبوه مشکلات وی افزوده و باعث شد تا او تکیه گاهی مهم را از دست دهد.
چند روز پس از این سخنان حسن روحانی، روزنامه «آفتاب یزد» در خبری که منتشر کرد از انتصاب «محمد شریعتمداری» معاون اجرائی رئیس جمهور به عنوان «رئیس ستاد حسن روحانی در انتخابات 96» خبر داد!
با توجه به اشتغال همزمان «محمد شریعتمداری» در مقام معاونت رئیس جمهور و رئیس ستاد انتخاباتی، گویا این «گاف» روزنامه حامی دولت باعث گردید تا دفتر شریعتمداری با انتشار بیانیهای به تکذیب این خبر بپردازد اما تنها چند روز بعد «محمود واعظی» وزیر ارتباطات دولت یازدهم در گفتگو با یکی از رسانهها خبر «انتصاب» را تائید کرده و مدعی شد: «محمد شریعتمداری به زودی استعفا خواهد داد»!
اما در این میان، مهمتر از راه اندازی «زودهنگام» ستاد انتخاباتی حسن روحانی توسط وی با ابلاغ حکم به «معاون اجرائی دولت»، پروژه ایجاد فضای «جعلی» رقابت «درون دولتی» و به عبارت دیگر انتخاب «آلترناتیو» حسن روحانی از میان یکی از وزرای کابینه وی به عنوان «گام دوم» رئیس جمهور دولت «ناکارآمد» یازدهم برای تلاش جهت ماندن در پاستور میباشد.
با این اقدام حسن روحانی قصد دارد که اهداف ذیل را دنبال کند:
1. با توجه به وضعیت بحرانی دولت در افکار عمومی و «افزایش رای منفی» حسن روحانی در نظرسنجیهای دولتی، از ایجاد فضای رقابتی میان وی و کاندیداهای منتقدش جلوگیری شود. ضمن اینکه وجود یک یار انتخاباتی خودی میتواند یاریگر روحانی در پاسخگویی به انتقادات باشد.
2. اگر «آلترناتیو» حسن روحانی به عنوان «مدیری موفق» جلوه شود حسن روحانی میتواند مدیریت آن فرد را به نفع خود «مصادره» کند و بگوید «هنر من بوده که فضای خدمت برای چنین مدیر موفقی باز کردم»
3. با توجه به سابقه موفق حامیان دولت در انتخابات 92 و 94 و تجمیع قوای خود در همه گروهها به سمت هدف واحد، در صورت بالا رفتن «رای» کاندیدای «دولتی» به راحتی میتوان وی را از میان برداشت همانگونه که «محمدرضا عارف» در سال 1392 در میان زمین و آسمان و در داخل هواپیما «دستور» کنار کشیدن خود از رقابتهای انتخاباتی را دریافت کرد.
4.در صورت هرگونه پیشآمدی برای حسن روحانی چه از سوی نهادهای نظارتی یا بالا رفتن احتمال عدم انتخاب مجددد وی از سوی مردم به دلیل بالا رفتن حجم نارضایتی از ناکارآمدی دولت یازدهم، فردی جایگزین وی شود که همچنان دولت را در اخیتار «روحانی و رفقایش» نگاه دارد.
اما در این میان کدام یک از مدیران دولت حسن روحانی قابلیت مطرح شدن به عنوان «آلترناتیو» وی را دارا میباشد؟
برخی رسانههای حامی دولت در هفتههای اخیر با انتشار تیتری «تحقیرآمیز» خبر از انتخاب «مسعود پزشکیان» و «علی مطهری» به عنوان «فدائیان حسن روحانی» در انتخابات اردیبشهت 96 دادند!
اما بلافاضله موجی از مخالفتها با این انتخاب آغاز گردید و بسیاری از چهرههای اصلاح طلب ناخشنودی خود را از این انتخاب ابراز کردند. کار به جائی رسید که حتی حسن روحانی نیز در جلسهای عدم موافقت خود را با این مساله اعلام کرد.
در میان وزرای دولت یازدهم فقط یک نفر را میتوان نام برد که توانسته است در القای خود به عنوان «مدیری پرتلاش» کمی موفق باشد و با رزومه ای نسبتا قوی بتواند وجه خود را حفظ کند و او کسی نیست جز سیدحسن قاضیزاده هاشمی!
دکتر سیدحسن قاضیزاده هاشمی یکی از وزرای دولت یازدهم بود که با رای بالای مجلس بر کرسی وزارت بهداشت تکیه زد. شخصیتی که در اوایل مسیر، کم حاشیه و پرکار ترین وزیر کابینه روحانی به حساب می آمد. همین عملکرد او بود که رسانه های اصلاحطلب را به فکر فرو برد که نکند هاشمی قصد رقابت با روحانی را دارد!
بهمن سال 93 بود که روزنامه آرمان [روزنامه متعلق به خانواده هاشمی رفسنجانی] در یادداشتی به قاضی زاده هاشمی هشدار داد که یک وقت پایش را از گلیمش دراز تر نکند. این روزنامه در این باره نوشته بود:
«قاضیزاده هاشمی میخواهد رئیسجمهور شود؛ تکذیب شود یا نشود اما برخی مراودات و روشهای خبری شدن برخی اقدامات وی این شائبه را در ذهن متبادر میکند که نکند هدفی بالاتر از وظایف وزارتی مدنظر دارد. چه آن زمان که موضع سیاسی خود را در ابهام قرار میدهد، چه زمانی که میداند برای بهتر دیده شدن چه باید کرد و به کجا باید رفت»!
اما اکنون گویا وضعیت فاجعه بار حسن روحانی در افکار عمومی باعث شده است که وزیری که تا دیروز به دلیل انجام فعالیتهای مرسوم یک مسئول دولتی توسط رسانههای حامی دولت مورد تهدید واقع میشد، امروز به عنوان آلترناتیو رئیس جمهور دولت یازدهم به میدان بیاید!
البته قاضی زاده هاشمی نیز در ماههای اخیر به دلیل برخی مواضع و اقدامات خود به شدت مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت.
به عنوان نمونه پس از آنکه یکی از مقامات ارشد دولتی از واردات روغن پالم دفاع کرد [که البته چندی بعد برخی اخبار حاکی از این بود که این روغن توسط برادر همان مقام ارشد دولتی وارد کشور میشود] ناگهان وزیر بهداشت علی رغم آنکه خود در دو سال گذشته راسا وارد ماجرا شده و این روغن را «سرطانزا» معرفی کرده بود به دفاع از واردات «روغن پالم» پرداخت.
همچنین دفاع وی از پرداختهای صدها میلیون تومانی به برخی پزشکان، انتقاد عجیب وی از انتشار فیشهای نجومی مدیران دولتی بجای همراهی با مطالبه مردم در مقابله با این پدیده حرامخواری، توهین به ائمه جمعه و سرداران مدافع حرم و... از مواضع مناقشه برانگیز او در ماههای اخیر بود.
اما در این میان مجموع فعالیتهای حسن روحانی نشانهای مبنی بر قصد وی برای دست کشیدن از «پاستور» ندارد و استراتژی مبدع ایده شکست خورده «تعامل با کَدخدا» همچنان «بقا» میباشد و ورود وزیر بهداشت دولت خود را تنها به عنوان یک ورود تاکتیکی مدنظر دارد و بر همین اساس شنیدهها حاکی از آن است که در صورت موفقیت آمیز بودن این پروژه، قاضی زاده هاشمی جایزه خود را با دریافت مقام «معاون اول رئیس جمهور» در دولت یازدهم دریافت کند.
قاضی زاده هاشمی البته حالا با حضور دو پسرعموی خود در مجلس که از قضا از جناح رقیب هم هستند امید افزایش مقبولیت خود را در میان نمایندگان و تبع آن در میان مردم را نیز دارد.
اکنون باید منتظر ماند و دید با حذف نواب رئیس مجلس یا به تعبیر حامیان دولت همان «فدائیان روحانی»، دولت برای عبور از گردنه سخت و صعبالعبور نارضایتی روزافزون افکار عمومی از ناکارآمدی دولت یازدهم در اردیبهشت 1396 [که این روزها با بحران مدیریت حسن روحانی و وزرای وی در وضعیت دلخراش مردم خوزستان به دلیل گرد و غبار، راه افتادن سیل و عدم توانائی دولت در پیشگیری از سیل و پس از آن پیگیری مشکلات مردم چندین استان که در امواج به راه افتاده در خیابانها گرفتار شدند این نارضایتی به شدت بالا رفت] چه طَرفی خواهد بست!